دو خط موازی زائیده شدند .
پسرکی در کلاس درس آنها را روی کاغذ کشید
آن وقت دو خط موازی چشمشان به هم افتاد
♥♥♥برو ادامه مطلب بخون♥♥♥
_______________________________________________________________
رد پاهایم را پاک می کنم
به کسی نگویید
من روزی در این دنیا بودم.
خدایا
می شود استعـــــفا دهم؟!
کم آورده ام ...!
چـقـدر خـوبـه . . .
یـکـی بـاشـه
یـکـی بـاشـه کـه بـغـلـت کـنـه . . .
سـرتـو بـزاری روی سـیـنـش
آرومـت کـنـه . . .
حـُرم نـفـس هـاش تـنـت ُ داغ کـنـه . . .
عـطـر دسـتـاش مـوهـاتـو نـوازش کـنـه . . .
چـقـدر خـوبـه . . .
چـقـدر خـوبـه کـه آروم دم گـوشـت بـگـه
غـصـه نـخـوری هـا . . .
آدم هـا می آینـد
زنـدگی می کننـد
می میـرنـد و می رونـد ...
امـا فـاجعـه ی زنـدگی ِ تــو
آن هـنگـام آغـاز می شـود کـه
آدمی می رود امــا نـمی میـرد!
مـی مـــانــد
و نبـودنـش در بـودن ِ تـو
چنـان تـه نـشیـن می شـود
کـه تـــو می میـری
در حالـی کـه زنــده ای...
تو کیستی؟
هان؟
یادم آمد...
...
تو همانی که روزی با پاهایت آمدی
و نماندی و رفتی!!!
و من...
من همانم
که روزی با دلم آمدم و ماندم و ماندم.
تمام لحظه ها و بی قراری هایم را
جمع کرده امــ
تا وقتی می آیی
ساعت ها در آغوشـــت بمانمــ
تا آرم بگــیرمـ
از شخصیتش خوشم اومده،
گفته بودم دیوانه ام !
گفته بودم دوست داشتنم واقعی ست یادت هست ؟ گفته بودم حرف که می زنی خواستنی ام می شوی با دستانت که حرفی را برایم توضیح میدهی دیوانه ات می شوم عمیق که نگاهم می کنی سُرخ می شوم لُکنت می گیرم بچه نیستم ولی دلم خیلی کوچکتر از این حرفهاست دیده ای زنی را که احساسِ جنون کند با ندیدنت ؟ دیده ای زنی که گوشش هیچ صدایی نشنود جُز صدای تو ؟ هیچ نگوید جُز برای تو ؟ گفته بودم دور که هستی کم دارم ! آواره ام ! دربه درم ! می شوم مجنون و تو آن لیلی باش یکبار ! نگران نباش من یک دیوانۀ ساکتم عاشقم من خیلــــــــــــــــی آرامم بیا تحملم سر پُر شده است بتکان تنهاییم را نوازشم کن به سراغم بیا زنی اینجا دیوانۀ بودنت شده آمدنت را نزدیک کن . . .
به خودت آفـــــرين گفتي . .
اگه اون که کنارته ، تو رو بیشتر از من می خواد
اگه با هم راحتین ، اگه باهات راه میاد
اگه روزگار بد ، تو رو ازم گرفته
اگه خاطرات خوبمون ، از خاطرم نرفته
خوشبختیت آرزومه ، حتی با من نباشی
حتی از خاطره هامون جدا شی
از همون روزای اول میدونستم نمی مونی
میدونستم نمیتونی عشقو تو چشام بخونی
از همون روزای اول دل تو با دیگری بود
کاش همیشه پات بمونه اون که عشق بهتری بود
خوشبختیت آرزومه ، حتی با من نباشی
حتی از خاطره هامون جدا شی
سکوت همیشه به معنای رضایت نیست
گاهی یعنی خسته ام از اینکه
مدام به کسانی که هیچ اهمیتی برای فهمیدن نمی دهند
توضیح دهم....
دو خط موازی زائیده شدند .
پسرکی در کلاس درس آنها را روی کاغذ کشید
آن وقت دو خط موازی چشمشان به هم افتاد
♥♥♥برو ادامه مطلب بخون♥♥♥
ببيـــــــن منم
مثل خــــــيلي از عاشـــــقا
از تو يـــــادگاري دارم
ولــــي
يــــادگـــاري من
با بقيه فــــرق داره
يــــــادگــــــاري مــــن
از تو
ســــينه اي پر از درده ...
هر کی ازين دنيا چيزي برداشت؛
من ازين دنيا
دست برداشتـــم...
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
من بودم وتو
و یک عالمه حرف…
و ترازویی که سهم تو را از شعرهایم نشان می داد!!!
کاش بودی و
می فهمیدی
وقت دلتنگی
یک آه
چقدر وزن دارد…
دلگیر نباش ،
تقصیر از خودت بود !
دسته کلید علاقه که گم شد
باید عوض میکردی قفل تمام آرزو ها را . . .
بیشترین دروغی که در این دنیا گفته ام…
این کلمه است….خوبم…
کاش..
اون لحظه ای که یکی ازت میپرسه “حالت چطوره” ؟
و تو جواب میدی خوبم…
کسی باشه محکم بغلت کنه و آروم توی گوشت بگه میدونم خوب نیستی…!
کســــی چهـ میـــــداند کهـ
امـــــروز چند بار فــــــرو ریختمــ
از دیدن کســــی کهـ
تنهــــــا لباسشـ شبیهـ تــــــــو بود...
می خواهم این راهی که من وتو آمده ایم را...
از ابتدا ویران کنم...
تاهیچ کس..
به اینجایی که ما رسیده ایم...
نرسد...
دلتنگی هایت را در آغوش بگیر و بخواب …
هیچکس آشفتگی ات را شانه نخواهد زد …
این جمع پر از تنهاییست .
دختر کوچولو : چیکارم داشتی ؟
.
.
.
پسر کوچولو : میشه با پسرای دیگه بازی نکنی ؟
آخه من دوست دارم ...
رها شده باشی
تنها شده باشی
خیانت دیده باشی
با صدای دوستت دارم
هرکس و ناکسی فقط بغض می کنی
دربست ؟
مستقیم ؟
مانده ام در این شهر شلوغ و پر ترافیک …
کسی دلم را نمیبرد ! در قحطی تو چه دل خوشی دارند ؟؟؟ بیهوده می آیند و میروند این نفسهای من ...
از زندگی آموختم که به هیچ عنوان برای کسی تکرار نشوم … کاش زندگی هم دکمه پاور داشت !!!
تنهایی یعنی تمام تلاشت رو بکنی که به اونایی که تنها نیستن حسادت نکنی ولی ته دلت و با تمام وجود حس کنی که میخوای جای اونا بودی ..... تو دست در دست دیگری… من در حال نوازش دلی که سخت گرفته از تو و مدام بر او تکرار میکنم “نترس عزیز دل، این دست ها به هیچکس وفا ندارد” ﺗﻨﻬﺎ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺩﻧﯿﺎ، ﻗﺎﻧﻮﻥ "ﮐﻪ ﻧﺒﺎﯾﺪ" ﺍﺳﺖ! ﺩﻟﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺴﯽ ﺗﻨﮓ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ "ﮐﻪ ﻧﺒﺎﯾﺪ" ﺗﻨﮓ ﺷﻮﺩ.. ﺩﺳﺘﺎﻥ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ "ﮐﻪ ﻧﺒﺎﯾﺪ"ﺑﺨﻮﺍﻫﯽ.. ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯼ "ﮐﻪ ﻧﺒﺎﯾﺪ" ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯽ... ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺴﯽ ﺍﺷﮏ ﻣﯿﺮﯾﺰﯼ "ﮐﻪ ﻧﺒﺎﯾﺪ" ﺑﺮﯾﺰﯼ
همیشه برایم ســـوال است :
اگر قرار بود روزی او را نبینـــــم ......
چرا خدا خواست که دوســـتش داشته باشم ؟
که خیال میکرد.....
اما تو همونيو ميخواي که بهت پشت کرده....
پشت این بـغض ، بــیدی لرزان نشــسته
با این “ بادها ” نمی لرزد …
پشیمان انــد کفش هایم که این همــــه راه را ؛
راه آمــــدند با نیامدن هایت …
تنهايي يعني اين همه آغوش واسه تو بازه
گاهی عمیقاً مایلم « ماهی » باشم! هیچ!!!
کاش میشد یک لحظه جایمان را با هم عوض کنیم شاید تو میفهمیدی چقدر بی انصافی و من می فهمیدم چرا ؟؟؟؟
خسته که می شوم ، سرم را میان دستهایم می گیرم و آنقدر تکرارت می کنم که بالا بیاورم ! من انتقام زجرِ تمام لحظه های بی تو بودن را بالاخره از “خودم” خواهم گرفت …
ماهی حافظه اش هشت ثانیه است !
بی هیچ « خاطره » ای . . .
تمـام لبـاس عـروس هـای دنیـا را هـم که بیـاورند
برای مـن چـون لبـاس عزاسـت وقتی عروسـت دیــگـریسـت…!
همیشه سیاه پوشیده ام ؛ عشق ، مصیبت سنگینی است !
امان از آن روزی که از دل نرود آنکه از دیده رفت !!!
♥شاید عشق همین است که من همیشه با یاد تو باشم و تو با هر که میخواهی !♥
اگر روزی داستانم را نقل کردی:
بگو بی کس بود اما کسی را بی کس نکرد
بگو تنها بود اما کسی را تنها نگذاشت
بگو دلشکسته بود اما دل کسی را نشکست
بگو کوه غم بود ولی کسی را غمگین نکرد
و
شاید بد بود اما
بدی کسی را نخواست...!
======================
پ.ن: آرزوهایم هوایی می شوند
به باد می روند
دود می شوند
حس میکنم محتاط
حسرتهایم شده ام...!
من رابــطه هایی را دوســت دارم که دو طــرفه اند...
هــر دو میکوشــند برای ادامــه دار شــدنش...
.
.
هــر دو خطــر می کنــند...
هــر دو وقــت می گــذارند...
هــزینه می کنــند...
هر دو برای یک لحظــه بیــشتر، در کنــار هــم بــودن
با زمــان هــم میجنــگند...
من عاشــــق رابطــههای دو طــرفــهام.
رابطه هــایی که بــرای هر دو طرف ادامــه اش،
با ارزشتــرین چــیز دنــیاست.
بــــرای هــــر دو...!
=============================
پ.ن:مُهم نیست ..
کِه تـو بآ مـَن چـِه میکُنـی ..
بیا ببیــن .. بـَرای تـو ...
مـَن بآ خـودم چـِه میکُنـم . .!
============================
رفت
.
بی آنکه مرا به خدا بسپارد نمی دانم
.
.
خدا
را فراموش کرد یا
.
.
مرا....!
==========================
چه حماقتی
.
.
مرا یاد نمی کند و باز میخواهمش
.
.
چه غرور بی غیرتی دارم...!
پ.ن: ترکــت می کنم تا هر سـه راحت شویم
.
مــن ، تـو ، رقـــیبم
.
مـن از قیــد تــو
.
او از قیــد مــن
.
و تـــــو از قــید خیــانــت !!!
گاه فقط یک لحظه تنهایی
یک لحظه
فکر انسان را به
اوج تماشای زندگی
می کشاندبه حقیقت خوش زندگی
دری که با کلید آن تو را شناختم هرگز نخواهم بست
حتی اگر تمام عاقلان دنیا مرا به جرم بار زدن عقل
از پنجره ی احساس پای میز محاکمه ببرند
به جرات میگویم خیلی پر رنگ تر از دوست داشتن
"دوستت دارم"
دست های گرمت
نوازشگر احساس من است
و خدا حق دارد
که بهشتش را زیر پایت بگذارد
حق تو بیش تر از این هاست
آخر لطف مادریت
والاتر از همه احساس های انسان هاست
و در این هنگامه تاریک
تنها نور زندگی ام تویی
مادرم
مرد نصفه شب در حالی که درحالت غیر طبیعی (به خاطر مصرف ...) بوده میاد
خونه و دستش می خوره به کوزه ی سفالی گرون قیمتی که زنش خیلی
دوستش داشته، میوفته زمین و میشکنه مرد هم همونجا خوابش می بره…
ϰ-†нêmê§ |